Islam & globalization imam sadeq university

اسلام، جوامع اسلامی و جهانی شدن

Islam & globalization imam sadeq university

اسلام، جوامع اسلامی و جهانی شدن

یکی از دروس مدیریت دولتی و سیاستگذاری عمومی، اسلام و جوامع اسلامی و جهانی سازی است که در ترم جاری(94) توسط دکتر امامی در دانشگاه امام صادق(ع) ارائه شده است.

نویسندگان

۴ مطلب با موضوع «طرح درس 94 :: مبانی و نظریات جهانی سازی :: جهانی شدن رویکرد انتقادی؛کچوئیان» ثبت شده است

معنای جهانی‌شدن آن‌گونه که عموم درکش می‌کنند با آنچه در نظریه‌های جهانی‌شدن صورت‌بندی شده است تفاوت فاحشی دارد. جهانی‌شدن در فهم عامه ــ اعم از تودهٔ مردم یا عامهٔ سیاستمداران، دولت‌مردان و دست‌اندرکاران امور اقتصادی و غیر آن‌ها ــ هرگونه نقل و انتقال، تأثیر و تأثر و یا بده‌وبستان‌های بین‌المللی را که قابل فهم در قالب مفاهیم دیگری چون تشدید جهانی‌شدن یا بسط ارتباطات بین تمدنی و فرهنگی است شامل می‌شود. اما آنچه نظریه‌های جهانی‌شدن در خود صورت‌بندی و مفهوم‌پردازی کرده‌اند بسیار متفاوت است. در این نظریه‌ها جهانی‌شدن به معنای پیدایی نظمی جمعی است که منطق کنش آن با نظم‌هایی چون قوم، قبیله، دولت ـ ملت و یا حتی امپراتوری‌های جهانی گذشته کاملاً تفاوت دارد. با این‌حال، این نظریه‌ها در جریان بسط و گسترش خود نهایتاً مجبور شدند از ادعای ظهور نظم اجتماعی متفاوتی به‌نام نظام جهانی دست بردارند و جهانی‌شدن را براساس همان معنای عامیانه‌ای درک کنند که به‌رغم بعضی تفاوت‌ها، مبین شرایط تاریخی ـ اجتماعی نوظهوری در حیات بشر نیست. کتابی که در دست دارید، کنکاشی است در این مسئله و نیز معظلاتی که نظریه‌های جهانی‌شدن به‌واسطهٔ ادعای ورود انسان به مرحله‌ای جدید از تاریخ با آن مواجه شده‌اند و همچنین روایتی است از چرایی و چگونگی تنزل نظریه‌های جهانی‌شدن از ادعاهای اولیه‌شان در پی برخورد با دشواری‌های نظری و عینی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۳:۵۶
اسلام و جهانی شدن

کچوئیان،حسین،1387،نظریه های جهانی شدن و دین(مطالعه انتقادی)،تهران: نشر نی،چاپ دوم،214 صفحه
این کتاب اولین‏ بار در جریان نگارش مقاله‏اى براى کنگره «جهانى‏شدن و دین: فرصت‏ها و چالش‏ها» به سال 1381 شکل گرفت. این مقاله به‏منظور بسط و توسعه آن بعدها در قالب طرحى به معاونت پژوهشى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران ارائه گردید که حاصل آن را اکنون ملاحظه مى‏کنید.

     این کتاب به بررسى انتقادى رویکردها و دیدگاه‏هاى مختلفى مى‏پردازد که نظریه‏هاى جهانى‏شدن در مواجهه با دین و جنبش‏هاى دینى پرورانده‏اند. با این حال گرچه تمرکز این کار بر نظریه‏هاى جهانى‏شدن نیست، اما به اقتضاء و ضرورت، بخش مهمى از آن به این موضوع اختصاص دارد.

     اما تذکر این نکته ضرورى است که توجه کنیم این کار به نفس موضوع یا پدیده جهانى‏شدن نمى‏پردازد، بلکه موضوع آن نظریات جهانى‏شدن است. از این جهت نفیا یا اثباتا در باب ماهیت جهانى‏شدن، ابعاد آن یا حقیقت و واقعیت آن موضع یا دیدگاهى اتخاذ نشده است. هرآن‏چه در این زمینه‏ها گفته مى‏شود صرفا بازگویى دیدگاه‏هاى نظریه‏پردازان مورد بحث مى‏باشد. به این ترتیب مى‏توان دریافت که این مطالعه اساسا ماهیتى نظرى دارد. هدف آن این بوده است که ضمن بازنمایى پیشینه تاریخى نظریه جهانى‏شدن و روشن‏سازى پیوند آن با شرایط متحول تجدد و سرمایه‏دارى، رویکرد جهت‏دار آن نسبت به دین و جنبش‏ها و موانع معرفتى آن در فهم درست جهان معاصر به‏ویژه پدیده‏هاى دینى در معرض دید و بحث گذاشته شود. حتى در برخورد انتقادى با این نظریه‏ها نیز این کار بر پایه نقد بیرونى یا به استناد شواهد و ادله تجربى دنبال نشده است؛ بلکه عمدتا بر اساس نقد درونى و توجه به نقصان‏ها، غفلت‏ها یا جهت‏گیرى‏هاى تورش‏دار آن‏ها در مطالعه دین و پدیده‏هاى دینى انجام گرفته است. به این جهت این کار را همزمان مى‏توان به‏عنوان انتقادى به نظریه‏پردازى در علوم اجتماعى سکولار نیز قرائت کرد.

 

فهرست مطالب

فصل اول. غرب در چالش با مشکلات روبه ‏رشد نظام جهانى تجدد:

بحران معنا و ظهورات جدید دین در تجدد

     1.1 تجدد در بحران: ضرورت نظمى تازه براى نظام جهانى غرب و مسئله معنا

     1.2 تلاش براى ایجاد جهانى جدید در نظر و عمل: آینده ‏گرایى، آینده‏ نگرى و دین

     1.2.1 آلوین تافلر: تلاش براى کنترل تاریخ از طریق خیال‏پردازى

          آینده‏ گرایانه در باب جهان آتى

فصل دوم.در جست‏وجوى نظریه‏ اى جدید پس از خلق جهانى جدید:

شکل‏ گیرى نظریه جهانى ‏شدن

     2.1 دین در اولین روایت‏هاى نظریه جهانى ‏شدن:

          غفلتى ناشى از محدودیت چارچوب مفهومى

     2.2 جناح چپ تجدد، دین و جهانى‏ شدن: از مارکس متجدد

          تا مارکسیست‏هاى مابعدتجددى

     2.2.1 تداوم سنت مارکسیستى در رویکرد نظریه جهانى ‏شدنى به دین:

          روبناى مسئله‏ ساز

     2.2.1.1 جایگاه مارکسیست‏ها در شکل‏ دهى به نظریه جهانى ‏شدن:

          تقدم در درک ماهیت جهانى‏ ساز سرمایه‏ دارى

     2.2.2 دیوید هاروى: دین در «شرایط مابعد تجدد»

     2.2.3 فردریک جیمسون: دین در وضعیت «سرمایه ‏دارى متأخر»

     2.2.4 امانوئل کاستلز: دین در جهان یا «عصر اطلاعات»

     2.3 جناح راست تجدد، جهانى ‏شدن و دین: از عام‏گرایى تاریخى

          روشنگرى تا گسترش ارضى غرب

     2.3.1 آنتونى گیدنز: دین در تجدد جهانى‏شده

     2.3.2 فرانسیس فوکویاما: دین در پایان تاریخ بشریت

فصل سوم. رابرتسون ابهامى در سیر از دنیوى‏ شدن به جهانى ‏شدن که حل شد!

     3.1 رابرتسون به ‏عنوان یک پدیده: پدیده‏اى روشنگر براى نظریه جهانى ‏شدن

     3.2 جهانى ‏شدن: عام‏ شدن خاص و خاص ‏شدن عام

     3.3 جهانى‏ شدن و دین: کشاکش نسبى‏ شدن و عام‏گرایى دین

     3.4 نتیجه: یک گام به جلو، یک گام به عقب!

فصل چهارم.بیر: بى‏ کارکردى دین در نظام کارکردى جهانى

     4.1 تجدد یا جهانى‏ شدن: جهانى‏ شدن بى‏ هویتى یا بى‏ معنایى تجدد

     4.2 جهانى‏شدن: امپریالیسم و مشکلات بقا یا نیازهاى سرمایه ‏دارى و تجدد

     4.3 تجدد و دین: از نظریه دنیایى شدن تا نظریه جهانى‏ شدن

     4.4 مشکل کارکردى دین در تجدد: دین در جهانى که تنها به کارکردهاى دنیایى مى ‏اندیشد

     4.5 نتیجه: تقدیر محتوم دین به‏عنوان خادمه نظم جهانى تجدد!

سخن پایانى. نظریه ‏هاى جهانی ‏شدن یا نظریه دنیوى ‏شدن

برگرفته از انسان شناسی و فرهنگ

انسان شناسی و فرهنگ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۵
اسلام و جهانی شدن

خلاصه کتاب جهانی شدن و دین

یکی از جدی ترین نقد هایی که به نظریه جهانی شدن گرفته شده، عدم توافق بر مساله وجود جهان به مثابه یک کل است. از جهتی دیگر فرایند جهانی شدن بیشتر به معنای فرایند دنیایی شدن و تخلیه جامعه و تاریخ انسانی از رمز و راز وهم آلود جهان دین بوده است چرا که دنیایی شدن ضرورت نظری طرح های توسعه غربی و نظریه اجتماعی سکولار بوده است و دین به عنوان معضلی برای تحقق این نظریه اجتماعی است. این در حالی است که در نظام دینی هستی سکولار معضله ای است که دین برای حل آن آمده است. مهم ترین وجه معضله بودن هستی سکولار، خودبنیادی انسان متجدد است. و این نگاه با نظریه دین که به خدایی جهان آفرین و تاریخ ساز اعتقاد دارد در تناقض است. در نگاه دینی انسانی که پیوسته در طبیعت به سر برده و محسور در تاریخ است، نمیتواند از خویش اراده ای پیدا کند تا نیرو های طبیعی را در جهت تغییر تاریخ و جهت دهی به آن تغییر دهد. در نتیجه با پیشرفت تجدد دین به طور کامل از حوزه هستی تجدد بیرون خواهد رفت و دین تنها در جایی باقی خواهد ماند که انسان شجاعت "عقلانیت ورزی" را بدست نیاورده باشد. بر همین اساس توسعه "علم"  چاره عقب ماندگی برای دین ورزی تلقی میشد ولی همیشه بیم بازگشت دین به عرصه هستی بوده است.

جهانی شدن با توجه به عمقی که دارد نه یک تحول اجتماعی ساده بلکه آغاز تاریخی جدید یا پیدایش عصری نو در تاریخ زندگی بشر است و این تحول گسترده جایی برای "عقلانیت" باقی نمیگزارد. در این حال دین تبدیل به پناهگاهی غیر واقعی برای گریز از وحشت این تحول بزرگ برای کسانی که تحمل آن را ندارند میباشد.

اما به هر حال جهانی شدن فرایند خود را طی کرده تا کل نظامات اجتماعی را در جهت نظم عقلانی تجدد سازماندهی مجدد کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۴
اسلام و جهانی شدن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۳ ، ۱۹:۵۲
کرامت.م