Islam & globalization imam sadeq university

اسلام، جوامع اسلامی و جهانی شدن

Islam & globalization imam sadeq university

اسلام، جوامع اسلامی و جهانی شدن

یکی از دروس مدیریت دولتی و سیاستگذاری عمومی، اسلام و جوامع اسلامی و جهانی سازی است که در ترم جاری(94) توسط دکتر امامی در دانشگاه امام صادق(ع) ارائه شده است.

نویسندگان

خلاصه کتاب جهانی شدن کچویان - م.اعتمادیان

يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۷ ب.ظ
در عصر حاضر کلمه جهانی شدن کاربرد بسیاری در جوامع مختلف و رشته های مختلف دارد . اما حقیقت آن است که اکثر کاربران معنای دقیق و صحیحی از آن ندارند و صرفاً مصرف کننده این اصطلاح هستند و این ابهام در معنا میتواند عواقب نامعلوم و خطرناکی در پی داشته باشد. عده ای معتقدند که اصلاً چیزی تحت عنوان جهانی شدن وجود ندارد و عده ای هم آن را بین المللی شدن البته همراه یا اتکای متقابل کشور ها یه یکدیگر میدانند . عده ی دیگری جهانی شدن را ظهور جامعه و عصری تازه و فراتر از عصر های گذشته و حال میدانند ، به عبارت دیگر آنها معتقد به ظهور عصری و متفاوت با تجدد می باشند . عده ای هم به این گسست اعتقادی ندارند و آنرا ادامه تجدد میدانند و تاریخ را گسسته نمی بینند.
بامیه میگوید مراجع نظریات اصطلاح جهانی شدن به سختی با یکدیگر سازگار میشوند و غیر قابل انطباق اند و همچنین میگوید " دنیای ودیعه گذاشته شده برای ما پر از گسست های منطقی است !"
نکته ای که در همه نظریات قابل رویت است این است که با همه اختلافات و بعضاً تضاد هایی که بینشان است ، نگاه آنها به مسئله دین به یکدیگر شباهت دارد و از همگونی بالایی در در این زمینه برخوردارند . انواع متفاوتی از رویکرد های جهانی شدن به دین وجود دارد ، مانند تداوم تجدد روشنگری که جهانی شدن را در ادامه تجدد روشنگری میدانند و مانند برخی دیگر از نظریات گسستی بین تجدد و جهانی شدن نمی بینند . نگاه جریانات جهانی شدن به دین را میشود به صورت کلی به دو دسته اصلی نظریات مارکسیستی و لیبرالیستی تقسیم کرد.
نگاه جناح چپ یا همان مارکسیستی به صورت صریح از تجدد متعهد سخن گفته و آنرا به معنای اتصال و ارتباط جوامع و کشور های مختلف از نظر قرب مکانی - زمانی میداند . همچنین مانند سایر اعتقادات مارکسیست ها ، آنها در جهانی شدن هم به دنبال جامعه بدون طبقه هستند و از آن جهت که ارتباط بیشتر میتواند بازار وسیع تری برای سرمایه داران درست کند ، با این بعد جهانی شدن مخالفند و در پی جهانی شدنی هستند که در راستای منافع سرمایه داری حرکت نکند . از نکات دیگری که برای این نگرش دارای اهمیت است مسئله فرهنگ است ، چپ ها فرهنگ را اصل میدانند و آنرا جدای از بازیگران جامعه که مردم هستند میدانند . هاروی از پیروان نگاه چپ ، جهانی شدن را سرمایه داری منعطف میداند و امکان فرار آن سرمایه داری را منکر میشود این درحالی است که جیمسن آنرا سرمایه داری متأخر می خواند و او هم فرار از سرمایه داری را غیر ممکن میداند فقط شیوه آن را مدرن تر و منطبق تر با دنیای امروز میداند . اوهم ارتباطات را بهترین فرصت برای رشد میداند و بازار چند ملیتی بوجود آمده را بهترین راه برای فروش میداند و به نوعی مشکل اشباع بودن بازار ها را به این صورت حل میکند . جیمسن عصر جدید را عصری به دور از دین و معنویت میداند ورود انسان به عصر کالایی شدن را پیش بینی و سپس خوش آمد میگوید . کاستلز جهانی شدن را جهان شبکه ای می نامد و آنرا جهانی با ارتباطات شبکه ای میگوید و فناوری را عامل گسترش ارتباطات و پیوند بین ملل میداند .
پس از بررسی دیدگاه های جناح چپ اکنون به نظریات جریان راست میپردازیم .
در جناح راست جهانی شدن به معنای امروزی آن سابقه ای نداشته و آنچه که در جناح میشود سراغ گرفت معنای عمومیت یافتن تجدد و بسط و گسترش عام نهاد ها و هنجارها در سراسر زمین است . این همان مفهومی است که کانت در رساله ی تاریخ جهانی خود نوشته است اما نکته قابل توجه در این نظریات پایان یافتن تاریخ بشریت با تجدد است که حیات بشری را به صورت نهایی آن در نظر میگیرد . این نظریات اساساً اروپا محور بوده و تاریخ حیات بشری را بصورت خطی از منشاء حیات تا قرن هیجدهم و نوزدهم میلادی تصویر میکند . گیدنز جهانی شدن را مختص تجدد میداند و به عبارتی آنرا صرفاً جهانی شدنِ تجدد معنا میکند . فوکویاما جهانی شدن را از دید سیاسی - اقتصادی و نظام های مرتبط با آن بررسی میکند و مهم ترین دستاورد آنرا استفاده ۷۵اکثر کشورهای جهان از نظام حکومتی لیبرال دموکراسی میداند و مدعی میشود که جهان با لیبرال دموکراسی آمریکا به پایان میرسد ، وی جهانی شدن را ور اصل آمریکایی شدن معنا میکند و معتقد است که آمریکا برای سایر کشور ها به الگو تبدیل شده و همگی به سمت آمریکایی شدن پیش میروند در حالیکه خود آمریکا با مشکلات فراوانی که دارد نمیتواند الگویی مناسب باشد از این رو بشریت به دنبال آمریکا به سمت پایان کار خود حرکت میکند . البته پایان تاریخ مفهومی نیست که او مبدع آن باشد ، قبل از او نیز هگل و مارکس هم از این مفهوم پرده برداری کرده بودند و پایان یافتن تاریخ را حتمی و غیر قابل اجتناب معرفی کرده بودند اما هیچکدام از این سه نظری درباره اتفاقی که خواهد افتاد ندارند و در این موضع سکوت میکنند . فوکویاما در قبال اسلام مواضع متفاوتی میگیرد اما بعداز واقعا یازده سپتامبر از دیدگاه قبلی اش که اسلام را غافلانه کنار گذاشته بود برمیگردد اسلام رادیکال را از کمونیسم تندتر و قاطع تر میداند . او جاذبه جنبش های جهانی را پوشالی میداند و معتقد است که این جنبش ها نمیتوانند الگویی قابل قبول برای زندگی ارائه دهند پس باید اعتراف کرد به اینکه نظام سکولار لیبرال دموکراسی آمریکا برای مردم علم و ثروت می آفریند و بیماری های آنرا درمان میکند و در یک کلام رفاه و آسایش برای مردم فراهم میکند .
در نهایت پس از مرور همه نظریات مشاهده میکنیم که نظری برای ادامه جهان وجود ندارد ، رفاه و آسایش به اوج خود رسیده اما بازهم انسان آرامش نیافته و به دنبال چیزی دیگری است . در این میان تنها دین است که با بشارت منجی جهان را از این بن بست خارج میکند و انسان بی انگیزه را دوباره به تلاش وامیدارد
 
محمد کاظم اعتمادیان
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۹
اسلام و جهانی شدن

نظرات  (۱)

۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۴۰ کلاس جهانی سازی
عالی بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی